چه کسی گفته پاییز دلگیر است ؟
اصلا انگ دلگیری به پاییز نمیچسبد
فصل انار
فصل نارنگی
فصل رنگ های قرمز و نارنجی
فصل بادهای باموقع و بی موقع
که میپیچد لای موهایت
و عطرش مرا مست میکند
فصل قدم زدن زیر باران
کجایش دلگیر است؟
به هوای سرمایش دستانم را محکم تر میگیری
فصلی که دستانمان بیشتر در هم گره بخورد
کجایش دلتنگی دارد؟
قطعا نمیشود طعنه دلگیری را
به فصلی که با مهرمی آید، زد
پاییز، شروع عاشقانه هاست.
سیما امیرخانی
اشتراک گذاری در تلگرام
با دختری دوست شو که کتاب بخواند.
با دختری دوست شو که پولش را به جای لباس خرج کتاب کند.
دختری که فضای کمد لباسهایش تنگ باشد. نه از زیادی لباس. از نگهداری کتاب.
دختری که لیست بلندی از کتابها را برای خواندن تهیه کرده است.
دختری که کارت کتابخانه سالهای کودکیش را هنوز با خود دارد.
دختری را پیدا کن که اهل خواندن باشد.
تشخیصاش سخت نیست.
حتماً همیشه در کیفش کتابی برای خواندن دارد.
کسی که به کتابفروشی، عاشقانه نگاه کند
و پس از یافتن کتابی که مدت ها در جستجویش بوده،
اشک شوق در چشمانش حلقه زند.
کسی که بوی کاغذ کاهی یک کتاب قدیمی، برانگیختهاش کند.
با دختری دوست شو که اگر در کافه منتظرت ماند،
انتظارش را با خواندن کتاب پر کند.
کسی که وقتی وارد کافه شدی،
نتواند نگاهش را از کتاب به سوی تو برگیرد.
اگر روبرویش نشستی و دیدی قهوهاش سرد شده،
قهوهی دیگری برایش بگیر.
هر چند دومی هم در انتظار توجه او، سرد شود.
حتی اگر به دروغ، از خاطره مطالعه کتابهای بزرگی نام برد که هرگز نخوانده است، تشویقش کن. چرا که او لذت اغراق را در درک و فهم تجربه میکند و نه زیبایی.
با دختری دوست شو که کتاب بخواند.
و برای تولدش و سالگرد آشنایی، و همهی اتفاقهای خوب،
به او کتاب هدیه بده.
به او نشان بده که عشق به کلمات» را میفهمی و درک میکنی.
به او نشان بده که میفهمی که او فرق واقعیت و خیال را میفهمد
و اگر رمانی خیال انگیز را میخواند، با این رویاست که دنیایش را کمی به خیالهایش نزدیکتر کند.
به او، حتی اگر دروغ بگویی، دروغ گفتنات را درک میکند.
او کتاب خوانده است.
او میداند که انسانها فراتر از واژهها هستند و در رفتارشان،
هزار انگیزه و ارزش و گریز ناگزیر پنهان است.
او لغزش و خطای تو را بهتر از دیگران درک خواهد کرد.
با او، حتی اگر خطا کنی، بهتر میفهمد.
او کتاب خوانده است و میداند که انسانها هرگز کامل نیستند.
در کنار او اگر شکست بخوری، او میفهمد.
او زیاد خوانده است و میداند که راه موفقیت، با شکست سنگفرش شده.
او رویا پرداز نیست و با هر شکست، محکمتر از قبل کنارت میماند.
اگر با دختری دوست شدی که اهل خواندن بود،
کنارش باش.
اگر دیدی نیمه شب، برخاسته و کتابی در دست، گریه میکند،
در آغوشش بگیر.
برایش فنجانی چای بیاور.
بگذار در دنیای خودش بماند.
شاید چند ساعتی برای تو و با تو نباشد،
اما وقتی به حال خود برگشت، کنار تو خواهد نشست و برای تو خواهد گفت.
بفهم که برای او، شخصیتهای داخل کتابها، واقعی هستند و وجود دارند.
با دختری دوست شو که اهل خواندن باشد.
او برایت حرفهای متفاوت خواهد زد.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت